عنوان مقاله: ضرورت خوشه سازی بنگاههای کوچک و متوسط
مولف/مترجم: محمد ناطق؛ رحیم محترم قلاتی
موضوع: بنگاههای کوچک و متوسط
سال انتشار(میلادی): 2006
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال هفدهم -شماره 173
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
چکیده: در سایه هدایت و الزام سازمان جهانی تجارت، اقتصاد و بازار کشورهای مختلف به سرعت در حال پیوستن به جرگه اقتصاد باز، تجارت آزاد و بازار جهانی است. با توجه به اینکه در اکثر کشورهای دنیا بخش قابل ملاحظه ای از فعالیتهای اقتصادی توسط شرکتهای کوچک و متوسط انجام می شود و این شرکتها مسائل و مشکلات خاص خود را در ورود به عرصه رقابت جهانی پیدا می کنند، دولتها با تدایبر مختلفی همواره به فکر حمایت منطقی از این شرکتها برمی آیند تا رقابت پذیری آنها را به گونه ای بالا ببرند که توان رقابت در بازارهای رقابتی دنیا را بهدست آورند. یکی از روشهایی که بنا بر مطالعات انجام شده در اکثر کشورهای دنیا تجربه موفقی در افزایش توان رقابتی شرکتهای کوچک و متوسط از خود برجای گذاشته، خوشه سازی این شرکتها بوده است. در این مقاله در ابتدا مروری بر مشکلات و محدودیتهای بنگاههای کوچک و متوسط به عنوان بخش مهمی از اقتصاد هر کشور خواهیم داشت. سپس ضرورت خوشه سازی این بنگاهها را در جهت ساماندهی به وضعیت این بنگاهها و در نهایت رقابت پذیری آنها مطرح می کنیم.
مقدمه
با توجه به تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی که از چند دهه اخیر در بازارهای جهانی رخ داده و حرکت به سوی جهانی شدن بازارها شروع و به موازات آن دوره تولیدمحوری در انتهای حیات خود و مشتریمحوری در حال نضج گرفتن است، تولیدکنندگان صنعتی با هدف استفاده بهینه از امکانات و جلوگیری از هدر رفتن منابع باارزش به تمهیداتی متوسل شدهاند که نتیجه آن تغییر ساختار صنعتی است. از مشخصات اصلی این تغییر ساختار، ترویج بیش از پیش صنایع کوچک است. در سالهای اخیر توجه فزایندهای به کوچکسازی شده و روند توسعه بنگاههای کوچک و متوسط به طور بالایی افزایش یافته است. این بنگاهها دارای مزایای زیادی نسبت به صنایع بزرگ هستند که از آن جمله میتوان از ارزش افزوده، نوآوری، اشتغالآفرینی و انعطافپذیری بیشتر نسبت به صنایع بزرگ نام برد. بنابراین لزوم توجه به این بخش از اقتصاد ضروری است. از طرف دیگر کوچک بودن این بنگاهها و حجم پایین منابع در دسترس موجب ایجاد محدودیتهایی برای این بنگاهها میشود که از آن جمله محدودیتهایی مالی، تحقیق و توسعه، بازاریابی و غیره هستند. بنابراین، میتوان گفت که بازاریابی یکی از مشکلات اساسی این بنگاههاست که دلایل آن، هزینه بالای تحقیقات بازاریابی، نداشتن کادر مجرب و در کل نداشتن امکان انجام فعالیتهای بازاریابی گسترده به دلیل هزینههای بالای آن است.
یکی از راهکارهای اساسی که در محافل علمی برای ساماندهی به بحث صنایع کوچک و متوسط مورد توجه قرار گرفته است تجمیع این بنگاهها و سازماندهی آنها در قالب خوشههای صنعتی است. بدین ترتیب، تمرکز تعدادی از بنگاههای کوچک و متوسط در یک حوزه جغرافیایی، موجب ایجاد مزایایی برای بنگاههای درون خوشه میشود. به عبارت دیگر، با تجمیع شرکتهایی که در زمینههای مشابه یا مرتبطی فعالیت میکنند، این شرکتها میتوانند از مزایایی از قبیل صرفهجوئیهای ناشی از مقیاس و تنوع، انتقال دانش و فناوری، افزایش رقابتپذیری و ... برخوردار شوند که از کارایی جمعی حاصل میشوند. کارآیی جمعی دو جنبه دارد: یکی صرفهجویی بیرونی که به علت تجمع در یک مکان نصیب شرکتهای عضو خوشه میشود و دیگری مزایای اقدام اشتراکی که از همکاری آگاهانه محلی حاصل میشود. ارتقاء کارآیی جمعی به صورت سرمایهگذاری برای تأمین ماشینابزار و دستیابی به بازار و خدمات (مانند طراحی، بازاریابی، تبلیغات، فروش و توزیع، تأمین مالی، آموزش نیروی انسانی و ...) میسر است.
بنگاههای کوچک و متوسط
در دو دهه اخیر با ظهور فناوریهای جدید و دستیابی همگان به شبکه ارتباطی اینترنت تحولاتی در تواناییهای واحدهای صنعتی، روشهای تولید و توزیع و ساختار تشکیلاتی بنگاهها ایجاد شده که عموماً بر اهمیت نقش واحدهای کوچک و متوسط در ساختار صنعتی کشور افزوده است. بهطوری که واحدهای کوچک صنعتی و بازرگانی، بهعنوان بخش مکمل و اساسی اقتصاد هر کشور شناخته شدهاند. این واحدها در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ضمن دستیابی به اهداف اصلی توسعه، نقش تعیینکنندهای در گسترش و تنوع تولیدات صنعتی دارند و در اهتمام به یک سری اهداف بنیادین همچون ایجاد اشتغال، ریشهکن کردن فقر، بهبود توزیع درآمد و برآوردن نیازهای اساسی کشورهای در حال توسعه، دارای نقش موثری هستند. در بسیاری از کشورها این صنایع، تامین¬کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوریهای جدید بوده¬اند. از سوی دیگر این صنایع با صادرات قابل توجه، نقش موثری در توسعه اقتصادی کشورها ایفا می¬کنند.
در کشور ما علی¬رغم حضور کمی قابل توجه صنایع کوچک در ساختار صنعتی آن(حدود94 درصد واحدهای صنعتی کشور را صنایع کوچک تشکیل می¬دهند)، این واحدها با معضلات متعدد و عقب¬ماندگیهای فاحشی روبهرو هستند، به نحوی که از ایفای نقش استراتژیک مورد انتظار برای آنها همچون کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، ناتوان مانده¬اند. اهمیت واحدهای کوچک در ایران را از دو بعد کمی و کیفی میتوان بررسی کرد. از بعد کمی، درصد بسیار بالایی از شرکتهای موجود در کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند و تعداد شاغلان این واحدها قابل توجه است. همچنین ارزش افزودهای که این واحدها تولید میکنند در کشورهای مختلف، چیزی بین یک سوم تا نیمی از ارزش افزوده کل کشور را تشکیل میدهد. از بعد کیفی، این واحدها میتوانند بخش خصوصی را در سرمایهگذاریها تشویق کنند، چون بخش خصوصی معمولاً برای ایجاد واحدهای بزرگ امکانات کافی ندارند، این واحدها همچنین میتوانند به عنوان ابزار مناسبی برای خصوصی سازی در نظر گرفته شوند. این واحدها امکان شناخت بازار را دارند و میتوانند خود را با نیازهای بازار منطبق کنند و به خاطر کوچک بودن، فرایند تصمیم گیری در آنها بسیار سریع است. این واحدها میتوانند قدرت ابتکار و خلاقیت بیشتری داشته باشند، در توزیع فناوری در سطح کشور میتوانند موفقتر باشند و سریعاً خود را با فناوریهای لازم تطبیق دهند و در یک نکته میتوانند تخصصی عمل کنند که این، در واحدهای بزرگ کمتر اتفاق میافتد.
با توجه به آزادسازی تجارت در سطح جهان و جهانی شدن اقتصاد، بهبود کارایی و بهرهوری بنگاههای کوچک و متوسط و سازگاری و انعطاف پذیری آنها در زمینه های محصول، بازار، فناوری، مدیریت و سازمان امری مهم و حیاتی است. (بانک توسعه آسیایی، 2001)
با فرصتهای بالقوهای که جهانی شدن برای دسترسی به بازارهای جهانی بهوجود میآورد، بنگاههای کوچک و متوسط بهطور فزایندهای برای قرار گرفتن در موقعیتی که بتوانند از این فرصتها مزیت کسب کنند، تحریک میشوند، اما به دلیل محدودیتهای زیادی که دارند خود را از بهرهمندی از این امکانات ناتوان مییابند(اسملاش بیین،2002). بنگاههای کوچک و متوسط با مشکلات و محدودیتهای زیادی روبهرو هستند که بهوسیله اندازه، طبیعت راهاندازی، ثبات، محیط رقابتی، دسترسی به فناوری و خدمات، و عوامل مرتبط به آنها تحمیل میشوند. در کل نیاز بنگاههای کوچک و متوسط را میتوان به صورت شکل1-1 نشان داد (آنتون فرناندو، 2001).
اکثر شرکتهای کوچک، بالاخص آنهایی که در کشورهای در حال توسعه هستند، نمیتوانند این الزامات را برآورده کنند و بنابراین ابزاری برای حضور موفقیتآمیز در بازارهای جهانی ندارند(یونیدو،2003). یک دلیل رایج برای شکست این کسب و کارها مربوط به فقدان تحقیقات بازار مناسب و کافی است. تحقیقات بازار به شرکتها در زمینه شناسایی مبنای مشتری بالقوه، قیمت پیشنهادی و تغییر حجم تقاضا در مقابل تغییر قیمت کمک می کنند. همچنین تحقیقات بازار به این شرکتها، اطلاعاتی در رابطه با رقبای آنها و عکسالعمل احتمالی آنها در مقابل ورود رقبای جدید ارائه میدهند. همانطوری که مشخص است این اطلاعات در بازار رقابتی امروزی کاملاًحیاتی هستند. بنگاههای کوچک و متوسط به تنهایی منابع لازم برای بررسی بازارهای خود را ندارند. آنها بهطور بالایی به شرکای تجاری خود برای بازاریابی محصولاتشان وابسته هستند(ایتوه موتوشیگه، 1994)
خوشه سازی
بحثهای نظری متفاوتی در این مورد که چگونه مؤسسات کوچک میتوانند به توسعه کمک کنند توسط اقتصاددانان و صاحبنظران مختلف ارائه شده است. یک جمعبندی از این نظریات این است که شرکتهای کوچک در عین حال که رقبای طبیعی یکدیگرند، اعضای یک شبکه مستقل داخلی هستند که توانمندی ایجاد شغل را دارند و همچنین فراهمکننده زمینه لازم برای ایجاد نوآوری و خلاقیتهای تکنولوژیک هستند. اما جالبترین نگرشی که به این گونه مؤسسات شده است مربوط به پدیده شبکه شدن و خوشه شدن یا بهطور کلی تجمیع است. اغلب شرکتهای کوچک گرایش به خوشه شدن و ارتباط با یکدیگر دارند. این پدیده بیشتر برای شرکتهای سازندهای وجود دارد که در یک محدوده جغرافیایی که در آن مهارتهای نیروی انسانی وجود داشته باشد شکل میگیرند. نمونههای پیشرفتهای از آنها در نواحی صنعتی شمال ایتالیا در اواخر دهه 1970 مشاهده شد و بعد در سایر نقاط اروپا و آمریکا در ژاپن و سایر مناطق توسعه یافته است(اشمیتزو ندوی،1381).
آنچه که اهمیت خوشهها را در ایران دو چندان میکند این است که در زیر بخشهای صنعت ایران بیش از 94 درصد مؤسسات و شرکتها را این چنین شرکتهایی تشکیل میدهند که عموماً به صورت منفرد فعالیت میکنند و همواره با مشکلات و مسائل مختلف درگیرند. هر چند این گونه شرکتها حدود 30 درصد از ارزش تولیدات صنعتی را ایجاد میکنند لیکن از لحاظ اشتغال سهم مهمی از فرصتهای شغلی را (حدود 56 درصد) تأمین میکنند. از آنجا که حمایت از واحدهای پراکنده و کوچک برای دولت علاوه بر مشکل بودن، هزینه بسیار سنگینی را در بردارد، تشویق و ترغیب آنها به تجمیع در خوشهها میتواند به عنوان یک راهکار موفق و تجربه شده در بسیاری از کشورها مورد توجه سیاستگذاران و مدیران اجرایی قرار گیرد. موفقیت کشورهای مختلف و از جمله کشورهای رو به توسعهای چون برزیل، مکزیک، هند، پاکستان، شیلی و ... بومی شدن این الگو را با ساختهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشور و منطقه به اثبات رسانیده است.
اساساً خوشه تلفیقی از تئوریهای مختلف است که در طول زمان بهصورت منسجم و در قالب بستههای سیاستی ارائه گردیده است. برخی از این تئوریها عبارتند از: تئوری جغرافیای اقتصادی، اقتصاد منطقهای و نظام نوآوری، نظام ملی نوآوری، تئوریهای مربوط به دانش و انتقال آن و تئوری سرمایه اجتماعی و شبکههای اجتـماعی(لوری اشمیتز، 2004)
اگرچه بعضی از محققان، ریشه تئوری خوشه صنعت را به لحاظ تاریخی به نظریه مارشال (1920-1890 میلادی) در مورد تأثیر جانبی بنگاههای تخصصی ارتباط میدهند، برای اولین بار مایکل پورتر (1990) در کتابی تحت عنوان «مزیت نسبی ملل» نظریه خوشههای صنعت را مشخصاً مطرح ساخت. در جدیدترین تعریف پورتر، خوشه به معنای «تمرکزجغرافیایی نهادها وشرکتهای مرتبط با یکدیگر در حوزه¬ای خاص» تعریف شده است(مایکل پورتر، 1998). مایکل آلبو میگوید: در واقع خوشه¬های صنعتی "شبکه¬ای محلی از بنگاههای کوچک و متوسط است که در مجموع یک بنگاه بزرگ نوآور را پدید می¬ آورد اما تفاوت این بنگاه بزرگ نوآور با سایر بنگاههای بزرگ در این است که این بنگاه بزرگ، فاقد ساختار سلسله مراتبی است(بل و آلبو، 1999). به گفته "پورتر"خوشهها عبارتند از مجموعهای از شرکتهای به هممرتبط، عرضهکنندگان حرفهای، تامینکنندگان خدمات، بنگاههایی از صنایع به هموابسته و نهادهایی که به یکدیگر پیوند خوردهاند (همانند دانشگاهها، موسسسات استاندارد و انجمنهای تجاری)؛ این مجموعه در زمینهای مشترک فعالیت کرده و در محدودة جغرافیایی خاصی متمرکز شدهاست (مایکل پورتر، 1998).آلتنبرگ و اشتامر عقیده دارند که در مورد تعریف خوشههای صنعتی در میان صاحبنظران اتفاق نظر وجود ندارد. اما میتوان این گونه جمعبندی کرد که واژه «خوشه» در عامترین مفهوم به تمرکز مکانی فعالیتهای اقتصادی در زمینهای خاص اشاره میکند. اما آنچه سبب میشود که خوشهها این چنین مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرند، فرصتهای مربوط به کارآیی جمعی است که از صرفههای اقتصادی بیرونی، پایینبودن هزینههای معاملاتی و اقدام جمعی سرچشمه میگیرد. به این ترتیب صرفاً تجمع مکانی شرکتهایی که ارتباطی با یکدیگر ندارند نمیتواند کارآیی جمعی را افزایش دهد و این تعاملات و اثرات بیرونی است که مورد توجه است. لذا می¬توان گفت همگی این تعاریف در دو عنصر زیر مشترک هستند(1)تمرکز جغرافیایی بنگاهها و(2) همسویی واحدها در تولید یک ارزش افزودة خاص(ایزدخواه، 1382).
از طریق همکاری، شرکتها در خوشه از صرفهجوییهای بیرونی کسب مزیت کنند و از جمله حضور عرضهکنندگان مواد اولیه خام، قطعات، ماشینها و دستگاهها و حضور کارگران با مهارتهای ویژه و بدون کارگاههایی برای ساختن یا ارائه خدمات دستگاهها و ابزار تولیدی. خوشه همچنین معامله کنندگان فراوانی را برای خرید محصولات و فروش آنها در بازارهای دوردست جذب میکند. همچنین از آنجایی که ارائه خدمات و امکانات به شرکتها بهصورت انفرادی گران است، خوشه سازی شرکتها، ارائه خدمات توسط دولت، شرکتهای بزرگ، دانشگاهها و دیگر سازمانهای پشتیبانی کننده توسعه را تسهیل میکند. (تولوس تامبونان، 2005)
خوشه ها میتوانند به عنوان یک ابزار رقابتی برای شبکهسازی در نظر گرفته شوند که نه تنها دستیابی به استراتژیهای توسعه منطقهای را تسهیل میکنند، بلکه شرکتها را برای دستیابی به رقابتپذیری در بازارهای جهانی قادر میسازند (کریستین فلزنشتاین، 2001). خوشهسازی به بنگاههای کوچک و متوسط کمک میکند تا قدرتهایشان را با هم ترکیب کنند تا بتوانند به کسب مزیت از فرصتهای بازار و حل مشکلات معمول از طریق یک اقدام مشترک دست یابند. بنابراین، همکاری بین شرکتی در بین بنگاههای کوچک و متوسط به آنها این امکان را میدهد تا بتوانند رقابت پذیریشان را بهبود بخشیده و در بازارهای جهانی به فرصتهایی دست یابند(یونیدو، 2003).
نتیجه گیری
یکی از مهمترین مسائل و مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط در کشور، محدودیتهایی است که به خاطر اندازه کوچک به آنها تحمیل می شود. از آنجایی که این بنگاهها با برنامه ریزی صحیح می توانند به یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی کشور تبدیل شوند، لذا برنامه ریزی برای توسعه و تقویت آنها از اهمیت بالایی برخوردار می شود. یکی از بهترین راهکارهای ارائه شده برای حل مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط راهکار خوشه سازی و تجمیع آنها در قالب خوشه است. با تجمیع این شرکتها امکان استفاده از تجربیات و امکانات همدیگر، امکان ایجاد امکانات مشترک و انجام امور بهصورت اشتراکی بهوجود میآید. در کنار این عوامل بحث انتقال سریع دانش و نوآوریهای موجود در خوشه نیز یکی از مزایای اصلی آن است. لذا میتوان گفت که خوشهها در حوزههای مختلف عملکرد شرکتها تاثیر گذار بوده و موجب ایجاد مزیتهای یک بنگاه بزرگ برای بنگاههای کوچک و متوسط میگردند. بنابراین، با تشکیل خوشه و تجمیع این شرکتها، این بنگاهها هم میتوانند از مزیتهای بنگاههای کوچک و متوسط بهرهمند گردند و هم امکان دستیابی به امکانات و مزیتهای بنگاههای بزرگ را کسب میکنند. آنچه مسلم است در اکثر کشورهای دنیا، صنایع کوچک و متوسط با مزایایی که از طریق خوشهسازی کسب کردهاند، توانستهاند به عنوان مهمترین بخش اقتصاد مطرح شوند. در صورتی که در کشور ما نه تنها صنایع کوچک نتوانستهاند در اقتصاد ملی بهعنوان یک بخش تاثیرگذار مطرح باشند، بلکه در صورتی که به ایجاد بهبود در عملکرد این بخش توجه نشده و حمایتهای لازم از آنها صورت نگیرد، بخش اعظمی از توان بالقوه ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد کشور، قابلیت خود را از دست داده و رو به نابودی خواهد نهاد.
منابع و ماخذ
1. اشمیتز(هوبرت) و ندوی(خالد)، خوشههای صنعتی رویکردی نوین در توسعه صنعتی، ترجمه عباس زندباف و عباس مخبر، تهران: طرح نو، 1381.
2. ایزدخواه، روحا...، بررسی دو راهبرد عمده در توسعه همکاری¬های بین¬بنگاهی در ساختار صنعتی ایران (خوشههای صنعتی و نظام پیمانکاری¬های فرعی)، تابستان 1382.
3. Anton Fernando ,October 2001 “challenges of Growth,Employment and Decent work country profiles:srilanka”small and medium enterprise compenent
4. Asian Development Bank, Best Practice in Developing Industry Clusters and Business Networks, Policy Discussion Paper No. 8, November 2001
5. Asmelash Beyene,2002 “Enhancing the competitiveness and productivity of Small and Medium scale Enterprises(SMEs) in African analysis of differential roles of national governments through improved support services”Africa Development,vol.XXVII,NO.3
6. Bell, M. & Albu, M. (1999) Knowledge systems and Technological Dynamism in Industrial clusters in Developing countries, World Development 27(9)
7. Christian Felzensztein,2001 “Regional Clusters and Their Impact on Joint Marketing Activities; First Exploratory Insights for an Empirical Cross-Country Analysis” Strathclyde International Business Unit - Department of Marketing
8. Itoh, Motoshige, Urata, Shujiro, Small and Medium-size Enterprises support policies in Japan, the world bank, December 1994
9. Lori Schmits, “Networks” as a Tool for Cluster Development :An Edmonton Manufacturing Cluster Development Case Study, 2004
10. Porter, M. 1998 “Clusters and the New Economics of Competition” Harvard Business Review
11. Tulus Tambunan, Promoting Small and Medium Enterprises with a Clustering Approach: A Policy Experience from Indonesia, Journal of Small Business Management 2005 43(2), pp. 138–154
12. UNIDO, Development of clusters and Networks of SMEs: The UNIDO programme a guide to export consortia, UNITED NATIONS INDUSTRIAL DEVELOPMENT ORGANIZATION , Vienna, 2003
مدیریت راهبردی
مدیریت کیفیت
مدیریت اسلامی
مدیریت جهادی
مدیریت فنآوری اطلاعات
مدیریت منابع انسانی
مدیریت پروژه
مدیریت بهره وری
مدیریت بحران
خلاقیت و نوآوری
بازاریابی و CRM
مدیریت زنجیره تامین
مدیریت تولید و عملیات
مهندسی ارزش
مدیریت اقتصادی و مالی
مدیریت مشارکتی
مدیریت آموزشی
مدیریت کارآفرینی
مدیریت زمان
مدیریت تغییر
مدیریت بازرگانی
مدیریت استعدادها
مدیریت توسعه
مدیریت ریسک
آینده پژوهی
ارزیابی عملکرد
مبانی سازمان ومدیریت
مفاهیم نوین در سازمانها
حسابرسی و حسابداری
تصمیم گیری و تصمیم سازی
ساختار و معماری سازمانی
جنبش نرم افزاری تولید علم
تعالی و بالندگی سازمانی
مدیریت شهری
اقتصاد مهندسی
توانمندسازی
تئوری فازی
انگیزش
رهبری
مهندسی مجدد
مهندسی سیستم ها
فرهنگ و جو سازمانی
سازمانهای یادگیرنده
شبکه های عصبی
اخلاق در سازمان
مدیریت فناوری
مدیریت عملکرد
مدیریت بومی
مقالات ترجمه شده
مقالات روح الله تولایی
مورد کاوی
مدیریت R & D
مدیریت دولتی
برنامه ریزی
رفتار سازمانی
مدیریت صنعتی
بودجه بندی
مدیریت خدمات
تعاونی ها
الگوبرداری
مشاوره مدیریت
طرح تجاری
شرکتهای مادر
برنامه ریزی
قیمتگذاری
هزینه یابی
شبیه سازی
سلامت اداری
تجارت الکترونیک
بنگاه های کوچک و متوسط
مدیریت ایمنی و بهداشت
تئوری پردازی درمدیریت
خصوصی سازی
هوش هیجانی
سازمان ها چابک
سازمانهای مجازی
مدیریت فرهنگی
مدیریت گردشگری
عدالت سازمانی
روش شناسی تحقیق
پرسشنامه های مدیریتی
مدیریت مذاکره
آرشیو
متن کامل جزوات درسی
دانلود کتاب های مدیریت
آدرس دانشگاههای جهان
KnowledgeManagement
Strategic Management
Marketing
..::""بسم الله الرحمن الرحیم""::.. ««لکل شیء زکات و زکات العلم نشره»» - دانش آموخته دکتری تخصصی مدیریت تولید و عملیات دانشگاه علامه طباطبائی و فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته مدیریت صنعتی و معارف اسلامی دانشگاه امام صادق علیه السلام هستم. پس از سال ها پریشانی از " فقدان استراتژی کلان علمی" که خود مانع بزرگی سر راه بسیاری از تدابیر کلانِ بخشی محسوب می شد، هم اکنون با تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران مبنای ارزشمندی است که بر اساس آن بتوان برای تعیین تکلیف بسیاری از تصمیمات و امور بر زمین مانده چاره اندیشی کرد. در ابتدای این چشم انداز آمده است : " ایران کشوری است با جایگاه اول علمی ، اقتصادی، ..." مشاهده می شود که کسب جایگاه نخست در حوزه های علم و دانش، آرمان مقدم کشورمان می باشد. این حقیقت، ضرورت هدایت دغدغه خاطرها و اراده ها و توانمندی ها به سوی کسب چنین جایگاهی را روشن می سازد. جهت دستیابی به این چشم انداز، برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها، تدارک ساز وکارهای متناسب و اولویت بندی آن ها، تعاملات و تقسیم کارها و ... جزء اصول و مبانی پیشرفت و توسعه تلقی می شوند. اولین گامی که جهت توسعه دادن مرزهای علم باید طی کرد، یادگیری حدود مرزهای علم می باشد. بر این اساس اینجانب به همراه تعدادی از دوستانم در دانشگاه امام صادق(ع) و دیگر دانشگاه ها جهت ایجاد یک حرکت علمی و ایفای نقش در جنبش نرم افزاری تولید علم بوسیله معرفی سرحد مرزهای علم و دانش ، اقدام به راه اندازی "پایگاه مقالات علمی مدیریت" نمودیم. هم اکنون این پایگاه بیش از 4200 عضو پژوهشگر و دانشجوی مدیریت دارد و مشتاق دریافت مقالات علمی مخاطبین فرهیخته خود می باشد. کلیه پژوهشگران ارجمند میتوانند جهت ارسال مقالات خود و یا مشاوره رایگان از طریق پست الکترونیک tavallaee.r@gmail.com مکاتبه نمایند.